امان از این زمانه و رسم مردمانش ..

 امان از این زمانه و فکر مردمانش ...

امان از این زمانه و غل و زنجیر هایش ...

امان از این زمانه و حرف مردمانش ...

امان از این زمانه و "مردم چه می گویند؟" ها ...


 خیلی حرفی برای گفتن وجود نداره فقط میتونم پیشنهاد بکنم که روایتی را که حاج آقا عباسی چند وقت پیش(16 آبان) تو برنامه تلویزیون گفتند را بخونید:

می خواستم به دنیا بیایم در زایشگاه عمومی، پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. مادرم گفت :چرا؟ پدر بزرگم گفت: مردم چه می گویند؟

می خواستم به مدرسه سر کوچه مان بروم، پدرم گفت: فقط مدرسه ی غیرانتفاعی. مادرم گفت :چرا؟ پدرم گفت : مردم چه می گویند ؟

من به رشته ی انسانی علاقه داشتم. مادر گفت: فقط رشته ی ریاضی. گفتم چرا؟ گفت: مردم چه می گویند؟

می خواستم با دختر روستایی ازدواج کنم. خواهرم گفت:مگر من بمیرم. گفتم :چرا ؟گفت :مردم چه می گویند ؟

می خواستم پول مراسم عروسی را سرمایه ی زندگی ام کنم، پدر و مادرم گفتند: از روی نعش ما بگذر ولی این کار را نکن. گفتم چرا؟ گفتند: مردم چه می گویند؟

می خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای در پایین شهر اجاره کنم. مادرم گفت :وای بر من. گفتم :چرا ؟مادرم گفت: مردم چه می گویند؟

اولین میهمانی بعد از ازدواجم را می خواستم ساده بگیرم ولی زنم گفت :شکست در اول زندگی ! گفتم : چرا؟ زنم گفت: مردم چه می گویند؟

می خواستم یک ماشین مدل پایین بخرم تا عصای دستم باشد ولی زنم گفت: خدا مرگم بدهد. گفتم : چرا؟ گفت: مردم چه می گویند؟

بچه ام می خواست به دنیا بیاید در زایشگاه عمومی، پدرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. گفتم :چرا ؟ گفت : مردم چه می گویند؟

بچه ام می خواست به مدرسه برود، رشته ی تحصیلی اش را انتخاب کند، ازدواج کند ...

.

.

.

.

می خواستم بمیرم بر سر قبرم بحث شد. پسرم گفت: پایین قبرستان . زنم جیغ کشد و گفت :مردم چه می گویند؟

برادرم می خواست مسجد ساده ای را برای ترحیم در نظر بگیرد خواهرم اشک ریخت و گفت: مردم چه می گویند؟

از طرف قبرستان سنگ ساده ای روی مزار من گذاشتند اما برادرم گفت: مردم چه می گویند؟ خودش برایم سنگ قبری سفارش داد که عکس مرا روی آن حک کرده بودند.


حالا من در حفره ی تنگی خانه کرده ام و تمام سرمایه ام برای ادامه ی زندگی تا ابد یک جمله بیش نیست: مردم چه می گویند ؟


مردمی هم که عمری نگران حرف هایشان بودم لحظه ای  نگران من نیستند.

من نوشت: اگر به این جماعت باشه اونجا هم به خدا میخواند بگند چرامیخوای ما را بندازی تو آتیش مردم چی می گویند؟!؟! منتها دیگه اونجا حرف مردم ارزشی نداره و به میزان عمل آدمها را می سنجند


البته شاید کسی به این صورت که تموم بخشهای زندگی را اینطور عمل کنه وجود نداشته باشه ولی به هرحال یک مقدارش هم به نظر عیب میاد


وا اسفا از ما مردم و حرفهایمان و رسم هایمان