حس و حال قریبیه وایسادن تو نقطه ای که دنیا، عرف، عقل، منطق، علم و ..... یک طرف باشند و تو و خدا و دین خدا هم یک طرف
شاید جمله و مطلب بالا خیلی تکراری باشه و هرکس بگه خوب مسلمه که این طور هست و "الهی من الی غیرک" برای همینه دیگه
و یا ممکنه کسی بگه از کجا اینقدر مطمئن که تو و خدا و دین یه طرف قرار داریید ؟ سوأل به حقی است!؟
ولی با پیشفرض صحت عبارت اول: نکته اصلی و مهمی که اینجا می خوام بگم درگیری انتخابه که خیلی از ما آدمها و حتی خیلی از ما مسلمون های شیعه و ... من جمله خودم بیشتر وقت ها با فرار میرم سمت عقل و عرف و .... و در اصل از خودمون و دین و خدا فرار میکنیم و دل به روزمرگی و عرف و عقل و .... میسپاریم
فکر میکنم این کار بدترین نوع رفتار یک بنده در برابر خدا باشه؛ چون معنای واقعی اون عدم اعتماد و اعتبار به خداست
شاید هم اصلا این کار درست باشه ؟
آیا واقعا فاصله زیادی هست بین واقعیت(عقل، عرف، ...) و خقیقت(دین) ؟
فاصله بین حقیقت و واقعیت چیه ؟ چرا ایمان ها به عمل ها تبدیل نمیشه ؟
خوشحال میشم نظر شما دوست گرامی که داری این مطلب را می خوانی جویا بشم؟